اصل تعادل
منظور از تعادل، برقراری وزن بصری مساوی در محیطهای گوناگون فضا است. این اصل میکوشد تا تمام محیط فضای مدنظر، از این نظر در تعادل و یکپارچگی به سر ببرد. این تعادل میتواند متقارن، نامتقارن و شعاعی باشد. تعادل متقارن قدیمیترین تعادل تعریف شده است. این تعادل، عناصر را به صورت متقارن در محیط توزیع میکند.
این تعادل موقعیتهای یکسان و البته تکراری را ایجاد میکند. مواردی مانند گلدانهای متقارن در دو سمت یک راهروی ورودی، جا شمعیهای متقارن در دو طرف آینه و حتی وجود تقارن در فرشهای کلاسیک، همگی نمونههایی از تعادل متقارن است. تعادل نامتقارن اما دقیقا در نقطه مقابل تعادل متقارن قرار دارد. این سبک از تعادل رهاورد طراحی داخلی مدرن است. این روش بر مبنای تصادف استفاده میشود. البته گاهی طراح، بنا بر حس و خواسته خود از فضا، عنصری را پررنگتر کرده و بقیه عناصر را به محاق میبرد. تعادل نامتقارن اگرچه نمود بینظمی است؛ اما از نظمی درونی برخوردار است.
این سبک طراحی به طبیعت نزدیکتر است؛ و از همین رو احساس تجانس بیشتری با روح انسان دارد. از نمونههای تعادل نامتقارن میتوان به نورپردازی یک گوشه از فضایی بزرگ یا استفاده از یک مبل تک و متفاوت در کنار پنجره اشاره کرد. قطعا اینها از جمله مواردی است که در طراحیهای مدرن به چشم شما خواهد خورد.
تعادل شعاعی آخرین سبک تعادل در طراحی داخلی است. تعادل شعاعی به طور کلی کمتر از دو سبک دیگر مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین این نوع تعادل را ممکن است در کنار تعادل متقارن یا نامتقارن بتوانید بیابید. در این سبک یک نقطه مرکزی و اصلی وجود دارد؛ که تمام طراحی فضا تحت تاثیر آن قرار گرفته و در شعاع آن چیده میشوند. سادهترین مثال در طراحی شعاعی راهپلههای مارپیچ در ساختمانهای دوبلکس است. طراحی داخلی بر مبنای تعادل شعاعی مانند حرکت کردن روی لبه تیغ است؛ و مهارت بالایی برای استفاده مناسب از آن مورد نیاز است.
یکی از ویژگیهای اصلی تعادل شعاعی، ایجاد نقاط کانونی خاص در فضا است. این نقاط کانونی موجب جذابیت بیشتر فضا شده و فضا را از حالت خستهکننده و بیروح خارج میکند. برجسته کردن یک عنصر در فضای مدنظر سادهترین راه برای ایجاد نقطه کانونی است. به عنوان مثال یک تابلوی نقاشی یا تلویزیون تخت بزرگ که روی دیوار نصب شده است؛ میتواند نقطه کانونی فضای شما باشد.
یک پیشنهاد ساده برای چینش فضا بر اساس تعادل شعاعی، تعیین موقعیت نقطه مدنظر و قرار دادن عنصر اساسی در آن نقطه است. به عنوان مثال در فضایی کوچک که در یک گوشهاش شومینه قرار دارد؛ تعادل شعاعی تنها در این نقطه قابل اجرای ساده است. پس میتوانید با نصب تابلو و یا نورپردازی مناسب، تعادل شعاعی لازم را در آن نقطه فراهم کنید.